رادیو فردا
در ادامه تجمعات اعتراضی و سراسری معلمان طی ماههای گذشته، آنها بار دیگر روز شنبه، ۳۰ بهمن، در بیش از صد شهر در ایران تجمع کردند و خواستار رسیدگی دولت و مجلس به وضعیت حقوق و پیگیری مطالباتشان شدند.
بر اساس ویدئوهای منتشرشده در شبکههای اجتماعی، معلمان در تجمعات روز شنبه، شعارهای اعتراضی سر دادند و از جمله خواستار آزادی همکاران خود شدند. از جمله شعارهای معلمان در تجمع همدان این بود: «از تهران تا خراسان، معلمان در زندان».
معلمان معترض همچنین فریاد میزدند که «وعدههای توخالی، دولت پوشالی» و «معلم زندانی آزاد باید گردد».
پایگاه خبری جماران روز شنبه نوشت که معلمان در بیش از صد شهر دست به تجمع زدهاند. این در حالی است که پیشتر آموزش و پرورش با هدف «ایجاد وحشت» در میان معلمان و بازداشتن آنها از حضور در تجمعات اعتراضی بخشنامههایی صادر کرده بود.
همزمان محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی معلمان، جو برخی شهرهای کشور از جمله کرج را «امنیتی» توصیف کرده و از ضرب و شتم معلمان از سوی نیروهای امنیتی در این شهر خبر داده است.
در همین حال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران تا لحظه تنظیم این گزارش از بازداشت دستکم ۱۵ نفر از معلمان معترض در شهرهای مختلف کشور خبر داده است.
شبنم بهارفر، آزاده مختاری و زهرا آجرلو و آقایان جمشیدی، سالمی و شهریاری از استان البرز و روحالله مردانی از نورآباد لرستان از جمله معلمانی هستند که از آنها به عنوان بازداشتشدگان تجمعات روز شنبه نام برده شده است.
در ۵ سال، قیمت هر متر خانه از ۴ به ۳۲ میلیون تومان رسید
بررسی جریان شاخص های مسکن در تهران در فاصله ۱۳۹۵ تا بهار امسال نشان می دهد که در سه بخش خانه، زمین و اجاره بها با افزایش چند درصدی مواجه بوده است.
متوسط قیمت هر متر خانه از ۴ به ۳۲ میلیون تومان رسید
بر اساس این گزارش متوسط قیمت هر یک متر زیربنای مسکونی در سال ۱۳۹۵ حدود ۴.۳ میلیون تومان بوده که این رقم در سال جاری به ۳۲.۵ میلیون تومان رسیده است. بر این اساس افزایش قیمت مسکن در پنج سال گذشته حدود ۶۵۵ درصد بوده است.
رشد ۹۲۰ درصدی قیمت زمین
اما در رابطه با تغییر قیمت زمین نیز متوسط قیمت در سال ۱۳۹۵ حدود ۴.۵ میلیون تومان بوده که عمدتا در روندی افزایشی به ۴۵.۹ میلیون در بهار امسال افزایش داشته که نشان دهنده نوسان ۹۲۰ درصدی قیمت زمین در پنج سال اخیر است.
اجاره ۲۷۵ درصد گران شد
در مورد تغییر مبلغ اجارهبها نیز متوسط قیمت هر متر در سال ۱۳۹۵ حدود ۲۲ هزار و ۱۰۰ تومان بوده که در سال جاری به بیش از ۸۳ هزار تومان افزایش پیدا کرده است.
بر این اساس متوسط مبلغ اجاره ماهانه به علاوه سه درصد ودیعه پرداختی برای اجاره یک مترمربع زیربنای مسکونی از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰، حدود ۲۷۵ درصد افزایش داشته است.
گلاله مرادی، شهروند اهل بازداشت شده اهل پیرانشهر که از ۱۰ ماه پیش در بازداشت موقت به سر میبرد در اعتراض به وضعیت خود دست به اعتصاب غذا زده است.
به گزارش شبکه حقوق بشرکردستان، این شهروند در روز ۲۵ بهمن ماه با تحویل نامه اعلام اعتصاب غذا به مسئولین زندان ارومیه، اعتصاب نامحدود خود را آغاز کرده است.
خانم مرادی در روز شنبه ٢٨ فروردین امسال به همراه دو فرزندش به نامهای «متین بزازی» ١۴ ساله و «طاهر بزازی» ۲۱ ساله بازداشت شد.
این سه شهروند پس از کشته شدن یک عضو سپاه پاسداران پیرانشهر به نام عثمان حاجی حسینی بازداشت شده و فرزندان خانم مرادی پس از مدتی بازجویی آزاد شدند.
وبسایت ههنگاو درباره دلیل بازداشت گلاله مرادی نوشته است که وی به همکاری با یکی از احزاب کُرد مخالف حکومت ایران و همچنین شرکت در قتل عثمان حاجی حسینی متهم شده است.
ههنگاو پیش از این فایل صوتی از خانم مرادی منتشر کرده بود که وی در آن میگوید بارها توسط نیروهای اداره اطلاعات تهدید شده که اگر به آنچه آنها میخواهند اعتراف نکند فرزندانش را در مقابل چشم او مورد آزار قرار خواهند داد.
دستگاه قضایی ایران در ۱۰ ماه گذشته از رسیدگی به پرونده گلاله مرادی خودداری کرده و او کماکان با قرار بازداشت موقت در زندان به سر میبرد.
«۲۹ سال گذشته است! آن موقع اینترنت و فضای مجازی وجود نداشت که خبر مربوط به او جایی منتشر شود. به همین دلیل هم کمتر عکسی از او موجود است. خانواده او هم در این سالها در ترس و دلهره زندگی کرده و از صحبت در این مورد پرهیز کردند. ایشان یک مسلمان شیعه بود که به تسنن تغییر مذهب داد. جزو علمای خاص اهل تسنن محسوب میشد. سال ۱۳۷۱ بود که او را بعد از ۹ ماه شکنجه و انفرادی و ضبط اعتراف تلویزیونی از طریق اعدام با طناب دار شهید کردند.» این گفتههای «ابراهیم احراری»، یکی از فعالان حقوق اهل سنت درباره دکتر «علی مظفریان»، مفتی ایرانی است. علی مظفریان، روحانی اهل سنت و پزشک مشهور شیرازی با حکم دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اعدام شد.
***
دکتر علی مظفریان کیست؟
«علی مظفریان» پزشک جراح عمومی و فارغالتحصیل دانشگاه علوم پزشکی شیراز بود. او اصالتا شیرازی بود و در دانشگاه شیراز تدریس میکرد. دکتر مظفریان با اتمام تحصیلات و شروع به طبابت در دوره سه ساله طرح خدمت نیروی انسانی که پزشکان باید بعد از فارغالتحصیلی بگذرانند، به بندر لنگه رفت. او در مدت اقامت در بندر لنگه دچار تحول مذهبی شد و به مذهب تسنن گرایش پیدا کرد. او متولد سال ۱۳۲۵ در شهر کازرون و در خانوادهای شیعه بود.
دکتر مظفریان با اتمام دوره سه ساله طرح پزشکی خود از بندر لنگه به شیراز بازگشت. در آن زمان گروهی از دانشجویان پاکستانی دانشگاه شیراز، در یکی از سالنهای دانشکده مهندسی این شهر، نماز جمعه اهل سنت را برپا میکردند. علی مظفریان هر هفته برای خواندن نماز به آنجا میرفت. کمکم نمازگزاران که با درجه علمی او آشنا شدند، او را بهعنوان امام جمعه انتخاب کردند.
سنت خواندن نماز جمعه اهل تسنن در این دانشکده تا پس از انقلاب۵۷ ادامه یافت. تا اینکه دانشگاه با ایراد بهانههای مختلف، تلاش کرد تا از ادامه اقامه نماز جمعه جلوگیری کند. این ممانعت و بهانهتراشیها باعث شد تا اهل تسنن این شهر به فکر تاسیس مسجد مستقلی برای اهل سنت شیراز بیفتند. اهل تسنن شیراز این خلاء را احساس کرده بودند که جایی برای اقامه نماز جماعت خود ندارند.
تدارک مسجد برای اهل تسنن شیراز
به گفته ابراهیم احراری، با تلاش و پیگیری دکتر مظفریان و حمایت مالی یکی از افراد خیر، او خانه دوطبقه بزرگی را در نزدیکی پل باغ صفا و در کوچه مجاور محل بنیاد شهید و منتهی به بازار انقلاب شیراز خریداری و با تغییراتی به مسجد تبدیل کرد: «او با دریافت مجوزهای رسمی این محل را بعنوان مسجد الحسنین نامگذاری و برای برگزاری نماز جمعه و نماز پنج وقت اهل تسنن در شیراز وقف کرد. خود او هم از طرف اهل تسنن بهعنوان امام جمعه و جماعت مسجدی که خودش بانی تهیه آن بود، انتخاب شد.»
«مسجد الحسنین» در اداره اوقاف شیراز ثبت و وقف فعالیت مذهبی اهل تسنن این شهر شده است. آقای مظفریان آرامآرام با انجام تغییراتی در بنای این خانه، دو طبقه ساختمان آن را تبدیل به دو سالن بزرگ کرد و حیاط وسیع آن را هم با سایهبان پوشانید. بدین ترتیب اهل سنت شیراز پس از سالها سرگردانی صاحب مسجدی در این شهر شدند.
احضار و بازجویی به دلیل استقبال از فعالیت مسجد
یکی از اهل تسنن ساکن این شهر، اقامه نماز در این مسجد را برای ایرانوایر اینگونه روایت میکند: «روزهای جمعه، سالنها و حیاط آن، مملو از جمعیت نمازگزار بود. در اعیاد مذهبی به خاطر تعداد نمازگزاران، سرتاسر کوچه جنب مسجد، برای نماز خواندن پر از نمازگزار میشد، جمعیتی که نسبت به تعداد حاضران در نماز جماعت مساجد شیعیان این شهر بسیار چشمگیر بود.»
او میافزاید: «در نماز جمعه اهل تسنن، افراد تحصیلکرده و دانشجویان شیعه هم شرکت میکردند. این مساله باعث نگرانی روحانیون متعصب شیعه شده بود. آنها بارها با حمایت نهادهای امنیتی به بهانههای مختلف در فعالیت وقفه ایجاد کردند. حتی منجر به تعطیلی مسجد هم شدند. اما با تلاش دکتر و هیات امناء، بار دیگر این مکان باز شد، ولی بهانهتراشیها ادامه یافت. دشمنی آنها با این مسجد، باعث شد تا بارها دکتر مظفریان و اعضای هیات امناء به اداره اطلاعات احضار شوند و تحت فشار قرار بگیرند.»
ابراهیم احراری، فعال حقوق اهل تسنن ایران درباره فعالیتهای دکتر مظفریان به ایرانوایر میگوید: «آقای مظفریان جراح بود. در بیمارستانهای شهر شیراز فعالیت میکرد و مطب هم داشت. شخصیت باسوادی که بارها در مناظرات مذهبی با علمای شیعه حاضر شده و از عقاید اهل تسنن دفاع کرده بود. اما در فاصله دهه۶۰ تا ۷۰ آرامآرام فشارهای حکومت بر او بیشتر شد. به شکلی که بارها بازداشت و بازجویی شد.»
شصت و پنجمین جلسه رسیدگی به اتهامات حمید نوری دادیار سابق قوه قضاییه و متهم به مشارکت در کشتار مخفیانه هزاران زندانی سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ امروز دوشنبه ۲۵ بهمنماه ۱۴۰۰ با شهادت جعفر یعقوبی برگزار شد.
جعفر یعقوبی زندانی سیاسی سابق فارغالتحصیل دکترای ژنتیک از دانشگاه کالیفرنیا در دیویس از اعضای گروههای چپ بوده و در جلسه پیشین این دادگاه نیز بخشی از شهادت خود را بصورت غیرحضوری ارایه کرده بود.
این زندانی سیاسی سابق در دومین جلسه شهادت خود در دادگاه گفت که بعد از پایان اعدامهای سال ۱۳۶۷ مقامات زندان فهرستی از نزدیکان زندانیان بازمانده تهیه کرده و دوباره ملاقاتهای حضوری از سر گرفته شد.
جعفر یعقوبی همچنین در پاسخ به سوال دادستان که پرسید چرا در جلسه پیشین گفت حمید نوری به او گفته است «قسر در رفتی» گفت: «استنباط من این بود که چون حکمم بالا بود، ایشان ناراحت بودند که من زنده ماندهام و فکر میکردند حق من این بوده که اعدام شوم.… در آن موقع من ۳۸ سالم بود و آقایِ عباسی یک ۱۰ سالی از من جوانتر به نظر میرسید. آن چیزی که من میدیدم از پشت میز این بود که او کت پوشیده بود و یک پیراهن به اصطلاح ما میگوییم یقه آخوندی؛ یقه گرد داشت. در مورد چهرهاش چیز بیشتری به یاد نمیآورم فقط به ذهنم میآید که یک صورت تپلمانندی داشت و مو داشت، این یادم است.»
این زندانی سیاسی سابق هویت حمید نوری را تایید کرد و در پاسخ به دادستان که از او سوال کرد آیا فردی که در دادگاه است همان دادیار عباسی است که او چند نوبت مواجهاش با او را در دادگاه روایت کرده است گفت: « بله… ذهنیت من این است که آقای حمید نوری یا همان آقای عباسی یک ۳۰ سالی مثل من مسنتر از آن زمان دیده میشوند.»
در جلسه پیشین این دادگاه که روز بیست و دوم بهمن سال جاری برگزار شده بود این زندانی سیاسی درباره چگونگی بازداشت خود در ایران گفت که پس از پیروزی انقلاب با امید به خدمت به مردم به ایران بازگشت اما در پاییز ۱۳۶۳ به اتهام عضویت در یک سازمان چپ، داشتن اسم مستعار و مخالفت با جمهوری اسلامی در تهران دستگیر و پس از هشت ماه که در زندان کمیته مشترک بود به زندان اوین منتقل شد.
جعفر یعقوبی که بر اساس حکم صادر شده به پانزده سال زندان محکوم شده بود یک سال را در زندان قزلحصار گذراند و در آبانماه ۱۳۶۵ به زندان گوهردشت منتقل شد. او یکی از کسانی است که در روزهای اعدام شاهد انتقال بیست زندانی بهایی به بند شش این زندان بوده و در دادگاه شهادت داد که از سرنوشت آنها بیاطلاع است.
او از ناصریان به عنوان دادیار زندان و مسئول زندان در دوران اعدام زندانیان نام و گفت لشکری معاون امنیتی زندان بوده است.
او همچنین شهادت داد که دادیار دیگری به نام «دادیار عباسی» نیز در زندان گوهردشت بوده است.
این در حالی است که حمید نوری که زندانیان سیاسی جان به در برده از کشتارهای دهه شصت او را به نام «حمید عباسی» میشناسند در جلسات دفاعیات خود گفته است که هرگز در زندان گوهردشت نبوده و تنها بهعنوان کارمند دفتری در زندان اوین مشغول به کار بوده است.
جعفر یعقوبی درباره نخستین مواجهه خود با حمید نوری به هیات دادستانی دادگاه گفت که او را در سال ۱۳۶۶ زمانی که زندانیان به خاطر ممنوعیت ورزش دستهجمعی شلاق خورده بودند در همراه با ناصریان بند سه زندان گوهردشت دیده است.